برخورد با مشتریان

اگر شما چنین مشتری داشتید با او چگونه رفتار می کردید؟؟؟

‏آقای ژولیان (موسس کارخانه نخ دتمر)تعریف کرده بود که مشتری داشتم که 15 دلار بما ‏مقروض بود و منکر آن می شد ولی ما یقین داشتیم که او اشتباه کرده است چند بار صورت ‏حساب براش ارسال کردیم و روزی هنگام صبح مشتری سوار ترن شده بود و به دفتر ما در ‏شیکاگو آمد و اخطار داد که نه فقط این وجه را نمی پردازد بلکه حتی اندکی هم از ما خرید ‏نخواهد کرد. من بدقت سخنان او را گوش کردم و می خواستم کلام اورا قطع نمایم ولی باز ‏خود را نگه داشتم زیرا می دانستم که این روش شیوه خوبی نیست پس مهلت دادم تا خود را ‏خالی کند و  هنگامیکه آرام شد و حال مساعدتری پیدا کرد با نرمش و آرامی خاصی گفتم ‏سپاسگزام که تا شیکاگو تشریف آوردید و این مطالب را به من اظهار کردید حقیقتا خدمتی ‏بزرگ به ما کردید زیرا اگر شعبه حسابداری ما بنا باشد از این اشتباهات مرتکب شود امکان ‏این هست که سایر مشتریان دیگر را هم به خشم آورد بدیهی است که ما از این امر پرهیز می ‏نمایم باور بفرمایید که عجله من برای شنیدن شکایت شما بیش از شتابی است که شما در بیان ‏دارید. این آخرین پاسخی بود که از من انتظار داشت ولی در ضمن قدری هم ملول شد زیرا ‏که این مسافرت طولانی را تا شیکاگو بدین جهت کرده بود که ابراز این دلایل مرا شرمنده و ‏تنبیه کند و بالعکس می دید که من خشنود و سپاسگزارم و به او وعده دادم از طلب خود ‏صرف نظر می کنم و گفتم مسلما شخص منظم و دقیقی مثل شما که این محاسبه را در دست ‏دارد کمتر اشتباه می کند تا حسابداران ما که روزی هزاران قلم را باید جستجو و محاسبه ‏نمایند و به او گفتم شاید من هم اگر به جای شما بودم همین کار را می کردم که شما کردید و ‏اگر تمایل به داد و ستد با ما نیستید مغازه های دیگر را به شما معرفی می کنم که ازآنها جنس ‏بخرید. سابقا این مشتری به شیکاگو می آمد با هم غذا می خوردیم و این بار هم از او خواهش ‏کردم که با من غذائی بخورد با بی میلی پذیرفت اما همین که بدفتر رسیدیم سفارشی به ما داد. ‏که تا آن وقت سفارشی به آن مهمی نداده بود چون به محل خود بازگشت برای اینکه در مقابل ‏انصافی که ما به خرج داده بودیم او هم انصافی نشان دهد مدتی در پرونده های خود تفحص ‏کرد و صورت حساب مفقود شده را پیدا کرد و یک چک 15 دلاری برای ما فرستاد و پوزش ‏خواست و پس از آن خداوند به او پسری داد نام او را دتمر گذاشت و تا پایان عمر (بیست دو ‏سال دیگر)  یکی از مشتریان وفادار ما بود (کتاب آیین دوست یابی دیل کارنگی ).

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *