شرکت های صنعتی موفق
  • راز اول

    مزیت رقابتی

    “اگر مزیت رقابتی در شرکت یا سازمان خود ندارید اصلا رقابت نکنید “. ‏شرکت های صنعتی موفق مزیت رقابتی پایداری ایجاد کرده اند. مزیت رقابتی به این معناست که نسبت به  رقبا ارزش افزوده بیشتری به مشتریان ارائه دهید.

    در بازارهای صنعتی مزیت های رقابتی مختلفی از قبیل تکنولوژی، کانال های توزیع ، کیفیت محصولات، قابلیت اطمینان و … وجود دارد . هر شرکتی برای ایجاد مزیت رقابتی مناسب خود باید درک درستی از نیازهای مشتریان داشته باشد، تا براساس آن سیستمی ایجاد کند که انتظارات مشتریان را در ارائه خدمات و کالا برآورده سازد. انتظارات مشتریان ‏ ممکن است در طول زمان ‏تغییر کند و به همین دلیل باید مزیت رقابتی نیز در طول زمان به روز شود و متناسب با انتظارات مشتریان طراحی گردد.

    مزیت رقابتی در بازارهای صنعتی نسبت به بازارهای مصرفی از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا در بیشتر مواقع محصولات بر اساس نیاز مشتری سفارشی سازی می شود و شرکت هایی که در این زمینه بهتر عمل کنند می توانند مشتریان راضی بیشتری داشته باشند . به عنوان مثال داشتن کانال توزیع گسترده برای شرکت های تولید کننده عایقهای گرم و سرد یا اتصالات یک مزیت رقابتی است اما برای شرکت پیمانکار ساخت مخازن خیر.

    نکته دیگر اینکه آیا ما با این مزیت رقابتی ارزش افزوده بیشتری نسبت به رقبایمان برای مشتری های مان ایجاد می کنیم؟ اگر نه پس مزیت رقابتی مناسبی ایجاد نکرده ایم.

  • راز دوم

    مشتری مداری

    شرکت ها یا سازمان های موفق مشتری مداری را یکی از اصول خود می دانند . شرکت های موفق نیازهای مشتریان و خواسته های آنها را در راس همه امور خود قرار می دهند و بیش از اینکه از مشتری متوقع باشند از شرکت خود و سازمان خود انتظار دارند. مشتری مداری ارتباط مستقیم با توانمندسازی کارکنان دارد. آنها به خوبی می دانند در بازارهای صنعتی کارکنان نقش عمده ای در برقراری ارتباط با مشتریان ایفا می کنند. برای دستیابی به این هدف شرکت های موفق روندی ایجاد کرده اند که با انتخاب درست کارکنانو و آموزش مناسب آنان می توانند گام های عملی در جهت رفع نیاز و خواسته های مشتریان بردارند. آنها می دانند که اگر مشکلات سازمان خود را برطرف کنند می توانند سازمانی ایجاد کنند که نتایج مثبتی در بلند مدت برای خود و مشتریانشان داشته باشد . شرکت های موفققبل از اینکه مشتریانشان در مورد مشکلات صحبت کنند، مشکلات را از طریق کارکنان در هر مرحله تعیین و سپس برطرف می کنند.

  • راز سوم

    مدیریت کیفیت جامع

    شرکت های موفق در سازمان خود در همه بخش ها سیستم مدیریت کیفیت جامع (  TQM) ایجاد کرده اند که می توانند با این سیستم شرکت را در همه بخش ها از نظر کیفی ارتقاء دهند. در شرکت های صنعتی موفق تولید محصولات با کیفیت پایدار بسیار حائز اهمیت می باشد و برای دستیابی به این اهداف باید در همه واحد های سازمان اعم از بازاریابی ، فروش ، حسابداری ، تولید ، مدیریت ، QC و … سیستم مدیریت کیفیت جامع‏ ( ‏‎ TQM‏) را ایجاد نمود تا محصول خروجی با کیفیتی را به مشتریان ارائه داد.

    شرکت کاتر پیلار از نمونه های موفق در این زمینه است که در بازارهای صنعتی توانسته با استقرار سیستم مدیریت کیفیت جامع ( ‎ TQM‏)‏ در طول 92 سال گذشته ( از  سال 1925 تاکنون ) جایگاه مناسبی در بازارهای صنعتی داشته باشد .

    محصولات و خدمات این شرکت از ثبات کیفیتی مطلوبی برخودار است و این امر درمورد همه محصولات این شرکت صدق می کند. شرکت کاتر پیلار برای دستیابی به این جایگاه سرمایه گذاری های فراوان در زمینه های پروژه های تحقیقاتی انجام داده است

  • راز چهارم

    جانشین پروری در بخش های مختلف یک سازمان

    پرورش نیروی انسانی یکی از دغدغه های شرکت های صنعتی است زیرا نیروی انسانی زبده که بتواند در هر قسمت به صورت کامل مسائل را شناسایی کند و کارها را بدون صرف زمان و بشکلی مناسب انجام دهد دارای اهمیت می باشد و پرورش چنین افرادی به زمان زیادی نیاز دارد به عنوان مثال مدیر تولید در کارخانه تولید تجهیزات نفت و گاز که ‏15 سال ‏سابقه  دارد اگر به دلایلی از شرکتی برود و جایگزین مناسبی برای او وجود نداشته باشد زمان زیادی طول خواهد کشید تا فرد دیگری بتواند در آن قسمت به توانمندی آن نیروی قبلی برسد. شرکتهای موفق همیشه در پست های سازمانی مختلف افرادی را به عنوان جانشین پرورش می دهند که بتوانند در صورت نیاز در بخش های مختلف از آن افراد استفاده کنند.

  • راز پنجم

    خدمت رسانی به مشتریان در همه بخش های شرکت

    شرکت های صنعتی موفق تصور درستی از خدمت رسانی به مشتریان دارند بطوریکه این وظیفه را فقط محدود به واحد بازاریابی و فروش نمی دانند بلکه همه بخش های شرکت به نحوی درگیر این موضوع برای رفع نیاز مشتریان هستند و سعی می کنند به مشتریان از نقطه شروع (ارتباط یا آشنایی با شرکت) تا مرحله خرید و پس از آن خدمت رسانی کنند. آنها در این زمینه هیچ کوتاهی نمی کنند و متعهد هستند. اگرچه ممکن است این تعهد در کوتاه مدت منجر به کاهش سود شرکت شود اما در بلند مدت با افزایش مشتریان وفادار و افزایش حجم خریدها نهایتا، سودآوری پایداری را برای شرکت به همراه خواهد آورد.

    نحوه رفتار و خدمت رسانی واحد های مختلف شرکت باعث می شود مشتریان حاضر به تغییر تامین کننده خود نشوند و این یکی از مهمترین عوامل موفقیت این شرکت ها در شرایط دشوار اقتصادی است . شرکت های صنعتی برای دست یابی به این هدف باید تمام افراد واحدهای مختلف سازمان خود را آموزش دهند. به عنوان مثال در نظر بگیرید که در یک شرکت پرسنل واحد مالی در یک پروژه با مشتری برخورد مناسبی نداشته باشد و مشتری از این واحد به شدت ناراضی باشند. در حالیکه افراد واحد بازاریابی و فروش با سختی بسیار و ارتباطات مناسب و در خور مشتری موفق به  جذب او شده اند  و واحد  تولید نیز با تولید محصولات منطبق با نظر مشتری توانسته پاسخ گوی نیاز مشتریان باشد اما قسمت مالی با برخورد نامناسب خود نسبت به مشتریان تمام تلاش های واحد های دیگر را هدر داده است .

  • راز ششم

    زیر نظر داشتن رقبا

    اهمیت رقبا در بازار صنعتی کمتر از اهمیت مشتریان نیست. شرکت های موفق هیچگاه رقبا را کوچک و دست کم نمی گیرند. آنها تمام نقاط ضعف و قوت رقبای خود را استخراج و تحلیل نموده اند. بنابراین دید درستی از عمکرد خود نسبت به رقبا پیدا کرده اند و از این طریق سعی در رفع نقاط ضعف و استفاده موثر از نقاط قوت سازمان خود دارند.

    شرکت های موفق حتی زمانیکه در جایگاه بالاتری نسبت به سایر رقبا قرار گرفته اند دچار غرور نمی شوند و نواقص شرکت خود را به دلیل تعصب بیجا نادیده نمی گیرند. آنها تلاش می کنند مشکلات سازمان را واقع بینانه بررسی و رفع کنند نه اینکه این مشکلات را به رقبا یا مشتریان نسبت دهند.

  • راز هفتم

    جلوگیری از ریزش اطلاعات

    شرکت های موفق سیستمی ایجاد کرده اند که فاقد ریزش اطلاعات در زمینه هایی مانند فرآیند تولید ، بازاریابی ، مشتریان بازارهدف و … است. همین موضوع باعث می شود تا اطلاعات درون سازمان آنها به سادگی بدست رقبایشان نیافتد. چه بسیار شرکت هایی که بدلیل نداشتن آگاهی در این زمینه دچار مشکلات حادی شده اند و رقبا به سادگی از آنها سوء استفاده کرده اند. شرکت های صنعتی باید روش ایزوله کردن کل سیستم خود را در پیش بگیرند تا از انتشار اطلاعات آنها گرفته شود. به عنوان مثال شرکت هایی که کالاهای سرمایه ای مانند مخازن، ماشین آلات خطوط تولید و …تولید می کنند، به دلیل حجم بالای معاملات، در اکثر موارد دو طرف درگیر مذاکرات پیچیده و زمان بری می شوند بنابراین اگر در این مدت زمان طولانی شرکت ریزش اطلاعات داشته باشد به راحتی سایر رقبا از پروژه اطلاع حاص کرده و تلاش می کنند ورود پیدا کنند.یکی از راهکارهای ایزوله کردن سازمان در برابر ریزش اطلاعات طبقه بندی اطلاعات در درون سازمان است به طوریکه هر واحد شرکت به صورت مشخص و خاص به اطلاعات دسترسی داشته باشد. به عنوان مثال برخی از شرکت های صنعتی برای اینکه جلوگیری از ریزش اطلاعات در خطوط تولید برای هر مشتری کد خاصی در نظر گرفته اند مثلا کد 001 مربوط به شرکت نفت و گاز فلات قاره می باشد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *